تو منو مجبور کردی که اون دختری باشم که خواستی
من تغییر کردم
و زندگیم رو طوری تنظیم کردم که به اندازه ی دروغ های تو بشه
همه چیزها رو گفتم و همه چیز تمام شد
من همه ی این چیزها رو دادم برای مدتی طولانی
اون دختری که تو ساختی هم میتونه همین چیزها رو بگه؟
حدس میزنم خداحافظی خوبی باشه و موفق باشی
من نمیتونم چیزی باشم که تو ازم میخوایی
ببخشید برای تغییر کردن
ببخشید اما باید در همین راه باشه
باور کن آسون تر از تظاهر کردنه
اما من نمیخوام معذرت بخوام برای کسی که هستم
یادت میاد وقتی گفتی با بهترین دوستت بیرونی
اما اون بهترین دوستت نبود
و تو فکر میکردی که من باور کردم که منظورت واقعا این بوده
خودم رو قانع کردم که قبول کنم
نمیدونستم میتونم آزاد باشم
اما هستم و دیگه نمیخوام به گذشته برگردم
چون تو کاری کردی که فکر کنم سزاوار آزادی نیستم
من حتی نمیخوام به جای کسی باشم که تو اونو میخوایی
ازت ممنونم به خاطر این جنگ نا امید کننده
چون از طریق درد بود که خودمو پیدا کردم
من قوی تر از قبل هستم
و بیشتر از این میخوام
و دیگه بیشتر از این به تو احتیاج ندارم
منو ببخش
به دقت گوش بده دیگه تکرار نمیکنم
ببخشید برای تغییر کردن
ببخشید اما باید در همین راه باشه
باور کن آسون تر از تظاهر کردنه
اما من نمیخوام معذرت بخوام برای کسی که هستم
چرا باید معذرت بخوام؟
نه معذرت نمیخوام برای کسی که هستم