دختر خیابونی

نوشته های دختر خیابونی

دختر خیابونی

نوشته های دختر خیابونی

ترجمه ی I don't miss you at all

اذیتم نمیکنه

وقتی به تو فکر میکنم

و تمام چیزهایی که هیچ وقت انجام ندادیم

رویا نمیبینم شب ها در مورد راه هایی که رفتیم

فریب نخور با دیدن اشکهام

چون همه چیز خوبه

و حالا میتونی انتخاب کنی تمام چیزهایی رو که پشت سر گذاشته بودی

چون من دیگه به تو فکر نمیکنم

من بدون تو بهترم

به هیچ عنوان دلم برات تنگ نشده

فکرت در سر من نمیچرخه

مثل این میمونه که اصلا وجود نداشتی

و من امیدوارم که دیگه بهم زنگ نزنی

ومن سعی نمیکنم برای مقابله با این

حالا تو میتونی اسم من رو به صلیب بکشی روی دیوارت

به هیچ عنوان دلم برات تنگ نشده

و حالا 7 روز هفته رو میرم بیرون

احساس خوبیه بالاخره آزاد شدن

و به مهمونی میرم طوری که انگار تا حالا نرفتم

چه چیزی در دنیا وجود داره که من انتظارشو بکشم؟

همه چیز حالا عالیه بدون تو در زندگی من


من فقط به خودم میگم

دختر گذشته را فراموش کن

وقتی برای افسوس خوردن نمونده

بیشتر از این به عقب نگاه نکن

من بیشتر تورو فراموش میکنم

هر روز تنها رو

و با هر قدمی که بر میدارم بهتر میشم



ترجمه ی 7things

احتمالا نباید این رو بگم

اما زمان میگذره و من میترسم

وقتی که فکر میکنم درباره ی گذشته

تمام ارتباطی که با هم داشتیم

 

رابطمون عالی بود اما از دستش دادیم

این برای من امکان نداره که اهمیت ندم

و حالا که زیر بارون ایستادیم

اما هیچ جیز تغییر نمیکنه

تا زمانی که نشنوی عزیزم

 

۷ چیز که در رابطه با تو ازشون متنفرم

بیهوده بودنت .بازی هات. نا امنی هات

عاشق منی ولی یکی دیگه رو دوست داری

منو به خنده میاری منو گریه میندازی

نمیدونم به کدوم سازت برقصم

 

دوستات اونا احمقن

وقتی مثل اونا رفتار میکنی آزار دهنده میشی

من میخوام با کسی باشم که میشناختم

و هفتمین چیزی که بیشتر از همه در مورد تو آزارم میده

اینه که منو عاشق خودت میکنی

 

ناشیانه و ساکت هست

وقتی که صبر میکنم تا تو بگی

چیزی رو که من الان دوست دارم بشنوم

معذرت خواهی خالصانه ی تو  هست

 

وقتی از ته قلبت باشه باور میکنم

اگه فقط یه نوشته باشه پاکش میکنم

اینجوری قابل فهمه

 

نه من برنمیگردم

تو باید ۷ قدم رو اینجا طی کنی

 

 

۷ چیز که در رابطه با تو ازشون متنفرم

بیهوده بودنت .بازی هات. نا امنی هات

عاشق منی ولی یکی دیگه رو دوست داری

منو به خنده میاری منو گریه میندازی

نمیدونم به کدوم سازت برقصم

 

دوستات اونا احمقن

وقتی مثل اونا رفتار میکنی آزار دهنده میشی

من میخوام با کسی باشم که میشناختم

و هفتمین چیزی که بیشتر از همه در مورد تو آزارم میده

اینه که منو عاشق خودت میکنی

 

و مقایسه میکنم با چیزهای خوبی که

وقت زیادی برد برای نوشتن

احتمالا باید اشاره کنم به ۷ تا چیز که دوست دارم

 

۷ چیزی که در رابطه با تو دوست دارم

موهات.چشمات .لباس هات

وقتی همدیگرو میبوسیم من هیپنوتیزم میشم

من رو به خنده میندازی من رو به گریه میندازی

اما حدس میزینم هم زمان هم باید گریه کنم هم خنده

 

دستات توی دستای منه

وقتی که در کنار همیم همه چیز خوبه

من میخوام با کسی باشم که میشناسم

وهفتمین چیزی که من در رابطه با تو بیشتر از همه دوست دارم اینه که تو منو عاشق خودت میکنی

ترجمه ی East Northumberland High

مشکل من این نیست که دلم برات تنگ شده

مشکل من این نیست که تو رو بوسیدم

من پی بردم و کشف کردم

که تو اون چیزی که در موردت فکر میکردم نیستی

تو در جایی گرفتار شدی

که به زودی از قلب من پاک خواهی شد

حدس میزدم از آن نوع پسر هایی هستی که دوست دارم

اگر که در یک جایی در بلندترین نقطه ی شمال گیر افتادم

فقط برای استراحتی کوچک در زندگیم بود

اما انسان ها تغییر میکنند

و من به خاطر این از خدا ممنونم

چون قبلا دوست داشتم  دلیل نمیشه که الانم دوستداشته باشم

مشکل تو به دلیل عدم سعی و تلاش نیست

چون تو تلاشت رو کردی

تو فقط وقتی دروغ میگی در بهترین حالت خودت هستی

حالا تو اینجا ایستادی

و چیزهایی میگی که فکر میکنی من نیاز دارم بشنوم

اما و در حال اشتباه کردن هستی

من در حال حاضر دیگه اینجا نیستم عزیزم

وقتی تو نزذیکم هستی

من نمیتونم به وضوح ببینم

احساسات هنوز قابل لمس هست

اما وقتی چند قدم ازت دور میشم

انگار که روز من روشن میشه

آره تو نمیتونی به عقب برگردی

همه چیز در گذشته هست

حدس می زنم

که تو به اون خواهی خندید

و اگه سردرگمی وجود داره

بزار که بهت بگم که فقط فریب های تو هست

یه مدرک بیار

چون مردم تغییر میکنن

و به خاطر این از خدا ممنونم


ترجمه یI wouldn't change a thing

 

مثل این میمونه که اون نمیشنوه من چی دارم میگم

ذهن او در دور دست ها سیر میکند

 و من نمیدونم چگونه به اونجا برسم

مثل این میمونه که اون همش میخواد استراحت کنه

انگار که اصلا اهمیت نمیده

من

تو

هردو روبه روی هم هستیم

اما چشم در چشم به هم نگاه نمیکنیم

مثل آب و آتش

تو میتونی من رو دیونه کنی

اما نمیتونم برای هر چیزی همچنان  دیونه ی تو بمونم

ما مثل زهره و مریخ هستیم

مثل دو ستاره ی متفاوت

اما تو هارمونی من برای هر ترانه ای که میخونم هستی

و من نمیخوام چیزی رو تغییر بدم

بزار فقط موسیقی شروع به نواختن کنه

اون اگه همه چیزه یا هیچ چیز

احساسات من  باز هم تغییر نخواهد کرد

چرا تو سعی نمیکنی به خوندن ذهن من

تو سعی میکنی دعوا راه بندازی تا جلب توجه کنی

این چیزی هست که همه ی دوستام میگن

وقتی من میگم آره اون میگه نه

وقتی که من می ایستم اون میزاره میره

اما من نمیخوام چیزی رو تغییر بدم

و اما من نمیتونم همیشه دیونه ی تو بمونم برای هرچیزی

 

 

 

 

 

ترجمه ی I won't apologize for who I am.

تو منو مجبور کردی که اون دختری باشم که خواستی

من تغییر کردم

و زندگیم رو طوری تنظیم کردم که به اندازه ی دروغ های تو بشه

همه چیزها رو گفتم و همه چیز تمام شد

من همه ی این چیزها رو دادم برای مدتی طولانی

اون دختری که تو ساختی هم میتونه همین چیزها رو بگه؟

حدس میزنم خداحافظی خوبی باشه و موفق باشی

من نمیتونم چیزی باشم که تو ازم میخوایی

ببخشید برای تغییر کردن

ببخشید اما باید در همین راه باشه

باور کن آسون تر از تظاهر کردنه

اما من نمیخوام معذرت بخوام برای کسی که هستم

یادت میاد وقتی گفتی با بهترین دوستت بیرونی

اما اون بهترین دوستت نبود

و تو فکر میکردی که من باور کردم که منظورت واقعا این بوده

خودم رو قانع کردم که قبول کنم

نمیدونستم میتونم آزاد باشم

اما هستم و دیگه نمیخوام به گذشته برگردم

چون تو کاری کردی که فکر کنم سزاوار آزادی نیستم

من حتی نمیخوام به جای کسی باشم که تو اونو میخوایی

ازت ممنونم به خاطر این جنگ نا امید کننده

چون از طریق درد بود که خودمو پیدا کردم

من قوی تر از قبل هستم

و بیشتر از این میخوام

و دیگه بیشتر از این به تو احتیاج ندارم

منو ببخش

به دقت گوش بده دیگه تکرار نمیکنم

ببخشید برای تغییر کردن

ببخشید اما باید در همین راه باشه

باور کن آسون تر از تظاهر کردنه

اما من نمیخوام معذرت بخوام برای کسی که هستم

چرا باید معذرت بخوام؟

نه معذرت نمیخوام برای کسی که هستم