-
bye
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 14:48
BYE
-
ترجمه ی I don't miss you at all
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 00:38
اذیتم نمیکنه وقتی به تو فکر میکنم و تمام چیزهایی که هیچ وقت انجام ندادیم رویا نمیبینم شب ها در مورد راه هایی که رفتیم فریب نخور با دیدن اشکهام چون همه چیز خوبه و حالا میتونی انتخاب کنی تمام چیزهایی رو که پشت سر گذاشته بودی چون من دیگه به تو فکر نمیکنم من بدون تو بهترم به هیچ عنوان دلم برات تنگ نشده فکرت در سر من...
-
I don't miss you at all
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 00:38
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA It doesn't hurt When I think of you And all the things we'll Never get to do I don't dream at night about the way we were Don't be fooled by all my tears, Cause everything is fine And you can pick up all the pieces That you left behind Cause I never think about you I'm...
-
ترجمه ی 7things
دوشنبه 2 اسفندماه سال 1389 13:57
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 احتمالا نباید این رو بگم اما زمان میگذره و من میترسم وقتی که فکر میکنم درباره ی گذشته تمام ارتباطی که با هم داشتیم رابطمون عالی بود اما از دستش دادیم این برای من امکان نداره که اهمیت ندم و حالا که زیر بارون ایستادیم اما هیچ جیز تغییر نمیکنه تا...
-
7things
دوشنبه 2 اسفندماه سال 1389 13:56
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 I probably shouldn't say this But at times I get so scared When I think about the previous Relationship we shared It was awesome but we lost it It's not possible for me not to care And now we're standing in the rain But nothing's ever gonna...
-
ترجمه ی East Northumberland High
دوشنبه 2 اسفندماه سال 1389 13:05
مشکل من این نیست که دلم برات تنگ شده مشکل من این نیست که تو رو بوسیدم من پی بردم و کشف کردم که تو اون چیزی که در موردت فکر میکردم نیستی تو در جایی گرفتار شدی که به زودی از قلب من پاک خواهی شد حدس میزدم از آن نوع پسر هایی هستی که دوست دارم اگر که در یک جایی در بلندترین نقطه ی شمال گیر افتادم فقط برای استراحتی کوچک در...
-
East Northumberland High
دوشنبه 2 اسفندماه سال 1389 13:04
My problem isn't that I miss you Cause I don't My problem isn't that I kissed you I figured out That you're nothing that I thought you're about You're just caught in a place That soon time will erase from my heart You're my type of guy, I guess If I was stuck in East Northumberland High For the rest of my life But...
-
ترجمه یI wouldn't change a thing
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 18:12
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA مثل این میمونه که اون نمیشنوه من چی دارم میگم ذهن او در دور دست ها سیر میکند و من نمیدونم چگونه به اونجا برسم مثل این میمونه که اون همش میخواد استراحت کنه انگار که اصلا اهمیت نمیده من تو هردو روبه روی هم هستیم اما چشم در چشم به هم نگاه نمیکنیم مثل آب و آتش تو میتونی من رو...
-
ترجمه ی I won't apologize for who I am.
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 18:11
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 تو منو مجبور کردی که اون دختری باشم که خواستی من تغییر کردم و زندگیم رو طوری تنظیم کردم که به اندازه ی دروغ های تو بشه همه چیزها رو گفتم و همه چیز تمام شد من همه ی این چیزها رو دادم برای مدتی طولانی اون دختری که تو ساختی هم میتونه همین چیزها رو...
-
I won't apologize for who I am.
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 18:06
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 You had me to get her. And here, I thought it was me. I was changing', arranging' my life to fit your lies. It's all said and all done. I gave it all for the long run. Can she say the same thing? I guess this is good bye and good luck. (I can't...
-
I wouldn't change a thing
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 17:28
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 It's like He doesn't hear a word i say His mind is somewhere far away And i don't know how to get there It's like All he wants is to chill out Like he dosen't even care You, Me Were face to face But we don't see eye to eye Like Fire and Rain! You...
-
ترجمه ی say ok
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 22:04
تو خوبی تو شیرینی اما من هنوز یه ذره ی ساده با قلبم هستم وقتی تو نزدیکمی من نفس نمیکشم نمیتونم کلمه ای پیدا کنم برای حرف زدن احساس میکنم یه جرقه هست اما من نمیخوام با تو باشم اگه تو دنبال عشق واقعی نمیگردی نه من نمیخوام شروع به دیدن تو کنم اگه نمیتونم که تنها فرد برای تو باشم بنابرین به من بگو وقتی که خوب نیست وفتی که...
-
say ok
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 22:03
You are fine You are sweet But I'm still a bit naive with my heart When you're close I don't breathe I can't find the words to speak I feel sparks But I don't wanna be into you If you are not looking for true love, No I don't wanna start seeing you If I can't be your only one So tell me when it's not alright When it's...
-
ترجمه ی Don't forget
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 21:31
آیا فراموش کردی؟ این که حتی من زنده بودم آیا فراموش کردی؟ هرچیزی که تا کنون باهم داشتیم آیا فراموش کردی؟ آیا فراموش کردی؟ هرچیزی که در مورد منه آیا پشیمانی؟ که همیشه در کنار من ایستادی؟ آیا فراموش کردی؟ که چه احساسی در درون داشتیم حالا من ترکت میکنم که فراموش کنم هرچیزی که در باره ی من و تو هست اما در جایی اشتباه...
-
Don't forget
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 21:31
Did you forget That I was even alive Did you forget Everything we ever had Did you forget Did you forget About me Did you regret Ever standing by my side Did you forget What we were feeling inside Now I'm left to forget About us But somewhere we went wrong We were once so strong Our love is like a song You can't...
-
ترجمه ی everybody's fool
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 20:03
کامل شده به وسیله ی طبیعت آیکن های زیادی از زیاده روی خودمان تنها چیزی که نیاز داریم دروغ های بیشتری در مورد دنیای که هرگز نبوده و هرگز نخواهد بود آیا تو شرم نمیکنی؟منو نمیبینی؟ خودت میدونی که همه رو فریب دادی ببین اون داره میاد تعظیم کنین و به شگفتی به اون چشم بدوزید اوه ما چقدر دوست داریم...... عیبی در او وجود ندارد...
-
everybody's fool
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 20:03
Perfect by nature Icons of self indulgence Just what we all need More lies about a world that Never was and never will be Have you no shame? Don't you see me? You know you've got everybody fooled Look here she comes now Bow down and stare in wonder Oh how we love you No flaws when you're pretending but now I know she...
-
ترجمه ی hello
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 19:50
در زمین بازی مدرسه زنگ ها دوباره به صدا در می آیند ابرهای بارانی دوباره برای بازی کردن اومدن هیچ کس به تو نگفته که اون دیگه نفس نمیکشه؟ سلام من تو ذهن تو هستم و کسی رو بهت میدم تا بتونی با اون حرف بزنی اگه الان لبخند میزنم و باور نمیکنم ولی من میدونم که به زودی از این خواب بیدار میشم سعی نکن حالم رو خوب کنی من داغون...
-
hello
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 19:42
Playground school bell rings again, Rain clouds come to play, again Has no one told you he's not breathing? Hello, I'm your mind giving you someone to talk to, Hello... If I smile and don't believe, Soon I know I'll wake from this dream, Don't try to fix me, I'm not broken, Hello, I'm the lie, living for you so you...
-
ترجمه ی a day without you
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 01:44
می تونی من رو احساس کنی وقتی دارم به تو فکر می کنم؟ با تمام نفس هایی که میکشم هر دقیقه اهمیتی نداره که چیکار میکنم به هر حال دنیای من باز خالی خواهد بود من همانند صحرایی خشک شدم برای هزار روز نمیدونم اگه این یه سرابه اما عزیزم من همیشه صورتت رو میبینم دلم برات خیلی تنگ شده نمی تونم کاریش بکنم من عاشق شدم یک روز بدون...
-
a day without you
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 01:30
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA Can you feel me When I think about you With every breath I take Every minute No matter what I do My world is an empty place Like I've been wonderin the desert For a thousand days Don't know if it's a mirage But I always see your face, baby I'm missing you so much Can't...
-
ترجمه ی when i look at you
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 01:06
همه به یک الهام نیاز دارند همه به یک آهنگ نیاز دارند یک موسیقی زیبا وقتی که شب دراز می شود چون هیچ تضمینی وجود ندارد برای اینکه زندگی آسان است وقتی دنیای من در هم میشکند وقتی هیچ نوری برای شکستن تاریکی نیست آن وقت است که من به تو نگاه میکنم وقتی امواج به ساحل جاری میشوند و سیل ایجاد میکنند و من دیگر راه خانه ی خود را...
-
when i look at you
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 00:53
Everybody needs inspiration Everybody needs a song Beautiful melody, when the night's so long Cause there is no guarantee That this life is easy When my world is falling apart, when there's no light to break up the dark That's when I, I, I look at you When the waves are flooding the shore and I can't find my way home...
-
ترجمه ی without a word
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 00:28
نباید این کارو انجام میدادم باید وانمود میکردم نمیدونم مثل اینکه نمیدیدم مثل اینکه نمیتونستم ببینم نباید از همون اول بهت نگاه میکردم باید فرار میکردم باید وانمود میکردم که نشنیدم مثل اینکه نمیشنیدم مثل اینکه نمی تونستم بشنوم نباید عشقت رو از همون اول میشنیدم بدون کلمه ای تو بهم عشق رویاد دادی بدون کلمه ای تو عشقت رو...
-
ترجمه ی what should i do
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 21:06
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 وقتی بهت اجازه ی یک قدم دورتر شدن رو میدم چشمام پر از اشک میشه وقتی تو یک قدم دورتر میشی اشکهام بیشتر فرو میریزه همانطور که حرکت میکنی به جایی که در دسترس من نیستی حتی اگر یکم از دستام دور بشی دیگه نمی تونم بگیرمت و فقط می تونم گریه کنم باید...
-
ترجمه ی Am I obsessed with you
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 20:43
چرا وقتی دراز می کشم که به خواب برم فقط به تو فکر می کنم؟ منم به کمی خواب احتیاج دارم فردا کارهایی برای انجام دادن دارم هر لحظه که چشمهام رو میبندم صورت تو رو میبینم بنابرین من سعی می کنم تا بخوانم اما همه چیزی که انجام میدم اینه که جای خودم رو از دست میدم آیا من از بودن با تو آزار میبینم؟ آیا من کارهامو خوب انجام...
-
Am I obsessed with you
پنجشنبه 11 آذرماه سال 1389 00:19
Why do I just lie awake and think of you I need some sleep. Tomorrow I have things to do. Every time I close my eyes I see your face, So I try to read, but all I do is lose my place. Am I obsessed with you I do my best not to want you. But I do all the time I just had to call you up and say hello. I know its 3 AM. And...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 11 آذرماه سال 1389 00:08
-
without a word
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 18:54
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA I shouldnt have done that, I should have pretended not to know like I didnt see it, like I couldnt see it I shouldnt have looked at you in the first place I should have run away, I should have pretended I wasnt listening like I didnt hear it, like I couldnt hear it I...
-
---Eoddeokajyo------what should i do
جمعه 5 آذرماه سال 1389 20:10
Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA When I let you go one step further, my eyes overflow with tears When you walk away one step further, more tears are falling As you move away to a place where I can’t reach you, even if I reach out my hand I can’t catch you, I can only cry What should I do? What should I...